طی سه دهه گذشته من همیشه با مدیرانی رو به رو بودهام که از من خواستهاند برای ایشان یک کاری انجام دهم. یک کارِ عملی. آنها معمولا کارهایی مثل نقشهبردای جریان ارزش، حل مسئله، تشکیل دفتر پیشبرد ناب و …. را کارهای زائد و هزینهبر دانستهاند. حتی اگر من با اصرار هم ترسیم نقشه جریان ارزش را به ایشان تحمیل کنم، آنها خیلی سریع، نقشهها را کنار میگذارند و به تدوام کار بر اساس ذهنیت خود ادامه میدهند. و من همواره باید در صدد فرصتی باشم که نقشهها را دوباره به جریان بیاندازم و آنها را به روز کنم. مسئله مهمی که این مدیران نمیفهمند آن است که بدون یک نقشه وضع موجود و آینده، بهبودهای ناب، بینظم و بیارتباط با هم پیش میروند و ما به جای مشکل جزایر از هم جدا دچار مشکل کایزنهای از هم جدا میشویم. متاسفانه باید بگویم این مدیران همچنان میخواهند با طرز تفکر قبلی خود ناب را اجرا کنند بی آن که بدانند مشکل اصلی در طرز تفکر آنها است.
اما در موتورسازان، موضوع کاملا فرق میکند. طی سالهای گذشته ما همیشه با نقشههای جریان ارزش پیش رفتهایم. اما با شروع دوره جدید بهبودهای ناب شرکت و حضور ما به عنوان سنسهای ناب، با موقعیتی کاملا جدید مواجه شدیم. مدیریت شرکت (مهندس محمد شهباز) با ما یک شرط گذاشت: قدمی پیش نمیروید مگر آنکه قبلا آن را در یک نقشه وضع موجود بررسی کرده و در نقشه وضع آینده تعریف کرده باشید و کاملا در ارتباط مستقیم با سایر بهبودهای شرکت باشد. در اینجا من برای اولین بار با مدیری عملیاتی، با تجربه و سابقه طولانی در صنعت مواجه شدم که تفکر بر روی کاغذ را مقدم بر هر چیزی میدانست. نه تنها شگفت زده شدم بلکه سرشار از شوق شدم: سرانجام تلاشهای ما به بار نشسته بود و ما با یک مدیر کاملا ناب اندیش مواجه شدیم.
شما باید هر روز در کف کارگاههای مختلف و در صنعتهای مختلف تلاش کرده باشید تا بهبودهای ناب را عملیاتی کنید تا بتوانید اهمیت این اتفاق را درک کنید. اهمیت نقشهبردارای جریان ارزش و پیش رفتن بر مبنای آن از الزامات و نیازهای مشتری گرفته تا نزدیکترین فرآیند به آن و همین طور حرکت پسروانه به سمت بالای جریان ارزش تا مواد اولیه. بدون نقشه جریان ارزش وضع آینده، شما به کسی میمانید که میخواهد در غاری تاریک، کورکورانه راه خود را پیدا کند، غاری پر پیچ و خم که نهایتا شما در تونلها و دالانهای آن گم شده است. نهایتا از پیش رفتن خسته میشوید و از ادامه دادن باز می مانید.
نقشه برداری جریان ارزش یعنی دیدن کل از دستان مشتری تا مواد اولیه، درک درست وضع موجود و طراحی وضع آینده بر اساس اصول تفکر ناب: تعریف ارزش از نگاه مشتری، تجزیه و تحلیل جریان ارزش، ایجاد حرکت پیوسته و کشش در این جریان و تداوم این چرخه تا رسیدن به کمال. بدون چنین نقشهای بهبودهای ناب نه تنها استمرار نخواهند یافت بلکه شاید در بسیاری مواقع، بد را بدتر کنند. پس اگر هنوز شک دارید که هر بهبودی باید با نقشهبرداری جریان ارزش شروع شود توصیه میکنم از مهندس شهباز یک وقت بگیرید و از ایشان بخواهید که درباره ضرورت نقشهبرداری جریان ارزش برای شما سخن بگوید. او حتما شما را قانع خواهد کرد،. بعد از آن از من دعوت کنید تا به شما کمک کنم تا از بحرانهایی که تفکر دچار روزمرگی شما را دچار آن کرده است نجات دهم. من واقعا دارای هیچ مهارت یا توانایی جادویی نیستم و جادو و معجزه اصلی ناشی از فلسفه و ابزارهای ناب است و قبل از هر چیز ناشی از تفکر بر روی کاغذ است و در میان شیوههای مختلف تفکر بر روی کاغذ، مقدم بر همه چیز نقشهبرداری جریان ارزش است. نقشهبرداری جریان ارزش که فقط شامل سه کاغذ A3 است. کاغذ اول، نقشه وضع موجود را نشان میدهد و آن را تجزیه و تحلیل میکند. کاغذ دوم، نقشه وضع آینده ناب شما را نشان میدهد و میگوید باید برای تغییر بنیادین وضع موجود چه کارهایی را انجام دهید. کاغذ سوم هم یک برنامه اجرا است که میگوید چگونه یک نقشه وضع آینده را پیاده کنید.
از هم اکنون که ما نقشهبرداری جریان ارزش را در شرکت موتورسازان و به کمک تیم بهبود ناب آن کامل کردیم کار خود را از استقرار یک سوپرمارکت محصول نهایی شروع کردهایم. این سوپرمارکت هم طراحی شده و هم در حال استقرار است. اما مهمتر آن است که ما میدانیم گام بعدی چیست و چرا باید به سراغ این گام بعدی برویم. اکنون هیچکس در موتورسازان سرگردان نیست و همه میدانند هر گام نابی که برداشته میشود چرا باید برداشته شود، چگونه و کِی باید برداشته شود و چه ارتباطی با تصویر کلی موتورسازان به عنوان یک شرکت پیشرویِ ناب دارد. ما دیگر غرق در جزییات و بهبودهای نقطهای بی حاصل نیستیم. ما قرار است یک سازمان ناب کامل بیافرینیم به کمک هم و در کنار هم. یک سازمان ناب کامل که دیگر نمیخواهد در این یا آن بهبود ظاهری یا جزئی، خود را فریب دهد.
متشکرم ناب، متشکرم نقشهبرداری جریان ارزش، متشکرم محمد شهباز و متشکرم همکاران ناب اندیشم در موتورسازان.