جنایت و مکافات: جبر یا اختیار – قسمت چهارم
پس بگذارید دوباره به رمان بازگردیم و این بار نه به داستان راسکولنیکف، بلکه به داستانهای دیگر قهرمانان کتاب تا دریابیم آیا سرنوشت ایشان هم
پس بگذارید دوباره به رمان بازگردیم و این بار نه به داستان راسکولنیکف، بلکه به داستانهای دیگر قهرمانان کتاب تا دریابیم آیا سرنوشت ایشان هم
نوشته ای از کاظم موتابیان منتشره در مجله رخ نگار و اما نقد بازپرس و طبعا خود داستایوفسکی بر نظریهای مبتنی است که میتوان
نوشته ای از کاظم موتابیان منتشره در مجله رخ نگار در این کتاب، راسکولنیکف، یک نمونه شاهد یا بارز است، کسی که انتخاب شده است
نوشته ای از کاظم موتابیان منتشره در مجله رخ نگار من تا کنون چهار بار، رمان جنایت و مکافات، اثر فئودور داستایوفسکی را خواندهام و
و چون آن تیغ زهرآگین، فرود آمد، آن بزرگ به فریاد آمد: فُزت و رب الکعبه. در آن لحظه درد و خون، در آن لحظه
پرسش این متن، پرسشی پرسیدنی است، پرسشی که مغفول مانده است. پاسخ بدین پرسش، پاسخ بدین پرسش نیز هست که آیا انسان موجود صاحب اختیار
هر عمل و سخنی، فلسفه است، فلسفهای مغفول مانده. بکوشید هم اکنون سخنی بگویید که بازتاب و ترجمان فلسفهای نباشد. برای راحتی کارتان، من مثالی
هر علمی راجع به پدیدار است. علم را به ذات دسترسی نیست. هر علمی، روایتی از پدیدار است و به همین دلیل است که توصیفات
۱. شعر عبارت است از صورتی از کلام که جز ذهن مخاطب، جان یا روح او را متاثر گرداند. ۲. از اینرو نثری که چنان
یک گزاره باید خودبسنده باشد، یعنی، خودش، خودش را توضیح دهد و در مقابل به نتایج منطقی ناشی از آن پاسخگو باشد. تجزیه و تحلیل