بسیاری میپرسند در اقتصاد تورمی ایران اضافه تولید و نگهداشتن موجودی یک مزیت است و با توجه به افزایش همیشگی قیمتها همین محصولات را میشود چندی بعد گرانتر فروخت و این خودش یک سود باد آورده است و حذف موجودیها یک کار اشتباه است و به زیان شرکتها است.
حال من از شما میپرسم آیا واقعیت همین است؟ آیا این استدلال درست و همه جانبه است؟
1. سود تولید را با سود فعالیتهای مالی قاطی نکنید:
باید دانست محصولی که برای استفاده از فرصت ناشی از تورم تولید میشود، ربطی به سیستم تولید شما ندارد. پس حتی اگر تصمیم گرفتید باید مقداری محصول برای این هدف، تولید و نگهداری کنید، باید تحت مدیریت و کنترل جایی یا واحدی غیر از تولید یا کنترل تولید باشد. مثلا این محصول باید زیر نظر واحد مالی باشد تا در شرایط مناسب آن را بفروشد یا اگر مواد اولیه است به تولید تحویل دهد. نام اینها موجودیهای استراتژیک است که نباید در اختیار فرایند تولید باشند. اما چرا؟
توجه کنید که سود حاصل از این کار؛ ربطی به سود ناشی از فعالیت تولیدی شما ندارد و ناشی از عملیات سوداگری است پس به همین دلیل این سود باید از سود ناشی از تولید تفکیک شود. بسیاری مواقع شما ممکن است یک تولید ناکارآمد داشته باشید اما چنین سودهایی این ناکارآمدیها را میپوشانند و شما دچار توهم سود شدهاید. وقتی که دیگر از چنین سودهایی خبری نباشد (مثل دوران رکود) دچار مشکلات بزرگی خواهید شد. در سیستمی که همه فکر میکنند دارند سودآور کار میکنند دیگر کسی نگران مشکلات و ناکارآمدیها نیست و مشکلات، بزرگ و بزرگتر میشوند و ناکارآمدیها میتوانند به شدت شما را دچار بحرانهای مالی کنند.
نتیجه: پس شما باید بر اساس تفکر ناب و تولید ناب، بر اساس نیاز واقعیِ مشتری تولید کنید و اگر به منظور سود ناشی از تورم، موجودی اضافه تولید میکنید باید این کار را جداگانه و مطابق یک سیستم برنامهریزی جداگانه انجام دهید تا عملکرد تولید شما با عملکرد فعالیت مالی شما همدیگر را نپوشانند و شما را دچار توهم درست عمل کردن سیستم تولیدتان نکند.
2. آیا حساب و کتاب شما صحیح است؟
توجه کنید که شما در سؤال فقط به یک عامل توجه کردهاید یعنی تورم. اما در این میان هزینههای دیگر هم باید بررسی شوند و این هزینهها و ریسکها هم در محاسبات منظور شوند و تصمیم نهایی برای حفظ موجودی بعدا از انجام این محاسبات انجام گیرد و نه با صرف توجه به تورم. حتما در این مورد محاسبات را مکتوب کنید و دائما دادهها و تغییرات آنها را مورد بازنگری قرار دهید:
هزینه خواب سرمایه که به صورت نرخ بهره خود را نشان میدهد، هزینه نگهداری و حفظ کالاها و محصولات اعم از فضا و نیروهای مورد نیاز و (هزینههای انبارداری)….، ریسک خراب شدن یا اکسپایر شدن محصولات و ریسک تغییر تقاضای مشتری که ممکن است باعث شود محصول شما دیگر بازاری نداشته باشد.
نتیجه: شما باید همه هزینهها را در مقایسه با سود حاصل از تورم و ریسکهای احتمالی در نظر بگیرید و سرانجام بر اساس یک بررسی همه جانبهگرانه انتخاب کنید که آیا نگهداری محصول مازاد از نیاز مشتری، اقتصادی است یا نه.
3. نقدینگی یا سود؟
از نقطه نظر سواد مالی مهم است این نکته را همیشه مورد توجه قرار دهید: گاهی مواقع، نقدینگی برای یک شرکت خیلی مهمتر از سود است. وقتی شما پول خود را به صورت موجودی نگهداری کنید و از آن هم سود ببرید اما نتوانید در اثر کمبود نقدینگی سایر هزینههای خود را از جمله هزینه حقوق نیروی کار و یا بدهیهای خود را به موقع بدهید ممکن است حتی با مشکل ورشکستگی مواجه شوید یا دست کم نارضایتی کارکنان، تأمینکنندگان، توقف خطوط تولید در اثر کمبود نقدینگی برای خرید قطعات یدکی و…. .
نتیجه: پس وقتی میخواهید محصول مازاد و موجودی مازاد نگهدارید باید تمام این مسائل را مدنظر قرار دهید و نیاز به نقدینگی را همیشه مدنظر قرار دهید حتی اگر گاهی باعث کاهش سودآوری کوتاه مدت شما شود.
4. چه چیزی را نگه داریم، چه قدر، تا کی ؟
نکته مهم دیگر پاسخ دقیق به این پرسش است: از چه چیزی، چه مقدار نگه داریم و تا کی؟ مثلا یک شرکت نیازمند انواع مواد اولیه است در عین آنکه نیازمند قطعات و لوازم یدکی است و شاید ماشینآلات جدید یا حتی نقدینگی برای تعمیر این ماشین آلات. برای تعیین این که از چه چیزی ، چه مقداری باید نگهداری شود. شما نیازمند یک بررسی امکانسنجی اقتصادی همه جانبه هستید. تصمیمات عجولانه میتواند شما را با مشکل مواجه کند. این یک تصمیم استراتژیک است که نیازمند همکاری بین واحدی به ویژه واحد مالی با نظارت دقیق مدیرعامل است. شما ممکن است از یک محصول زیادی نگه دارید و از یک محصول کمتر و به سرعت متوجه شوید تقاضای آن محصول بالا رفته است. حالا شما آن محصول را ندارید و پول هم ندارید که آن را تولید کنید. این واقعیتی است که ما بارها شاهد آن بودهایم.
نتیجه: پس حتما نه تنها باید اقلام مورد نظر، محل نگهداری آنها، و میزان آنها را تعیین کند بلکه باید دائما بازار را رصد کنید تا بتوانید در زمان نیاز چیزهایی را سریعا بفروشید و تبدیل به نقدینگی کنید یا به اقلام مورد نیاز. برای این کار شما در بخش مالی خود به یک مدیریت دائمی چنین موجودیهایی نیاز دارید.
5. محصول یا …. ؟
و نکته بسیار مهم و آخر: اگر قرار است ما به خاطر تورم موجودی نگهداریم چرا چیزهای دیگر نگه نداریم مثل ارز. دقت کنید آنچه که ما برای سود ناشی از تورم نگه میداریم باید شرایط خاصی داشته باشد، قابلیت نقد شوندگی بالا، نرخ تورم بالا، نیاز به فضای کم و …. شما وقتی دارید چنین کارهایی میکنید، کارهایی که اقتصاددانان به آن سفته بازی (speculation) میگویند، دیگر شما کار تولید نمیکنید و این ربطی به تولید ندارد. به همین دلیل لازم نیست شما حتما محصول یا چیزی مربوط به کارتان را نگه دارید.
نتیجه: وقتی دارید کار سوداگری یا سفته بازی میکنید نگهداری موجودی یکی از گزینههای شما است. شما باید حتما بخشی یا واحدی در امور مالی خود داشته باشید که نحوه درست تخصیص نقدینگی شما را تعیین کند: چهقدر به شکل انواع موجودی، چهقدر به اشکال دیگر (ارز و….)، چهقدر برای توسعه، چهقدر برای قطعات یدکی و … همین طور چهقدر به شکل نقدینگی برای موارد پیش بینی نشده.