سنتها و از جمله پاسداشتها و نکوداشتها دیر پاییدهاند و با این که تمدن مدرن، سنتشکنی را پیشهخویش ساخته است اما باز هم سنتها به اشکال گوناگون دوام آورده و تداوم یافتهاند و پرسشی که مغفول مانده است این است که چرا؟
راست آن که اگر سنتها هیچ هسته عقلایی و کارآمدی نداشتند نه تنها نمیماندند، بلکه چه بسا بسیار پیشتر از یادها میرفتند. اما این تنها دلیل تداوم سنتها نبودهاند. آنها نشانه تفاوت ملتها و فرهنگها بودهاند و گاه به این تفاوتها دامن زدهاند یا اسباب افزایش اشتراکها شدهاند، و پلی بودهاند نه هم میان ملتها، بلکه میان گذشتگان و آیندگان، میان نزدیکان و دورشدهها، و در مجموع میان انسانها. با این همه مشکل مهم در این بوده است که سنتها هر چه بیشتر از محتوا خالی و به ظواهر و شکلها تقلیل یافتهاند، به عادت مبدل شدهاند و کارآمدی خود را از دست دادهاند.
و اینچنین بوده است که هر عصری و هر نسلی با این پرسش بنیادین مواجه بوده است که تمدنهای نو به نو شونده را چگونه با سنتها وفق دهند؟ آنها را یکسره به کناری بگذارند یا در حد صورت،حتی به صورت تهی از محتوا حفظ کنند و هر از گاهی آنها رابه میدان آورند و سپس از یاد برند.
راه حل، راه حل روشن و شفاف در دسترس بوده است اما نیاز به تأمل و تفکر و بازاندیشی در سنتها آن را مغفول گذاشته است. کافی است در سنتها بازاندیشی شود، سره از ناسره شناخته شود، محتواهای عقلانی برجسته شوند و پیرایهها ازآنها زدوده شوند و با شرایط هر عصر و مذاق هر نسل، انطباق داده شوند پس بگذارید با نوروز دست کم چنین کنیم.
قبل از هر چیز آیا جای پرسش ندارد که چرا سنتها و نکوداشتها و جشنهای ما ایرانیان به تحولات طبیعت مربوط میشوند: جشن مهرگان، شب یلدا، چهارشنبه سوری، نوروز، سیزده بدر و ….و یاد و نشانی از نکوداشت این و آن یا این و آن حادثه و واقعه در آن نیست؟ و این نه بدان سبب بوده است که به انسان یادآور شوند که او زاده طبیعت است، جزئی از طبیعت است، قبل از هر چیز، موجودی طبیعی است و هر چه از طبیعت دور شود از خود بیگانهتر و هر چه به طبیعت نزدیکتر شود با خویشتن خویش نزدیکتر و آشناتر و خویشاوندتر خواهد شد؟ بازگشت به طبیعت، اصول و قوانین آن، نزدیکی به طبیعت و نزدیکی به خویشتن طبیعی خویش. اما این همآهنگی با طبیعت و ضربآهنگ تحولات آن با عنصر مهم دیگری هم آمیخته است: عنصر تأمل.
نوروز یکی از همین سنتها ست، سنت همآهنگی با نو شدن سال، نو شدن طبیعت و تأمل در آنچه گذشته است و آنچه بعد از آن خواهد گذشت یا که باید بگذرد.
در همه سازمانهای پیشتاز، این سنت تأمل سالانه وجود دارد و باید وجود داشته باشد. و نوروز یکی از همین فرصتهاست: تأمل در عملکرد سازمان در سالی که گذشت و تأمل در آینده سازمان در سال بعد و بایدها و نبایدهایی که باید تدوام یابند. نوروز، سنت بازاندیشی در خویش و عملکرد خویش است چه در سطح فردی و چه در کسب و کارها.
با این همه چه بسیار تصمیمات که در نوروز گرفته میشوند و تا قبل از سیزده بدر از یاد میروند و تنها استرس و افسردگی ناشی از این شکست باقی میماند. پس اکنون پرسش به جا آن است که چه میتوان کرد؟
توصیههای من بدین قرارند:
- تأمل در سال گذشته را بر اساس واقعیتها و نه دادههای غیر قابل اعتماد انجام دهید و مستندات دقیق و شاخصهای دقیقی برای خود و سازمان خود تعریف کنید و روند دگرگونی آنها را در سال گذشته پیگیری کنید. فقط از این طریق است که میتوانید دریابید که اگر این روند ادامه یابد در سال پیش رو شما و سازمان شما در چه موقعیت و مسیر و جهتی خواهد بود.
- تصمیمات را بر اساس تکنیکهای علمی حل مسئله بگیرید و اهداف و اقدامات اصلاحی خود را مطابق با توان خود و سازمان خود تعیین کنید و دورههای کوتاهمدتی تعیین کنید برای تأمل مجدد در نتایج حاصله. البته دورههای تأمل فصلی و ماهانه خوبند اما کافی نیستند. دورهها باید هفتگی، روزانه و حتی ساعتی باشند. این آخری برای شما خیلی غیرقابل باور است اما ما در ناباندیشان چنین تأملات ساعتی داریم و از آن بهرهها بردهایم.
- نتایج تأملات حتما نشان دهنده روندهای مثبت و منفیاند و نشان میدهند انجام بعضی اقدامات متوقف شدهاند و بعضی خوب پیش میروند. خوشبین یا بدبین نباشید، واقعبین باشید. پس هرگونه انحراف از اهداف و برنامهها را در هر بازه زمانی تأمل بشناسید، علت آن را درک کنید و برای آن برنامه اصلاحی در نظر بگیرید. شاید به این نتیجه برسید که انجام بعضی از اقدامات از توان فردی شما یا سازمان شما فراترند و باید اهداف و اقدامات و برنامههای واقع بینانهتری نوشت و بر عکس شاید شما توان خود را کم برآورد کردهاید و بتوانید در بعضی از اقدامات شتاب بیشتری در پیش گیرید. نتیجه تأملات هر چه که باشد نباید به ناامیدی یا خوشحالی بیش از حد منجر شوند. فقط برنامههای خود را بازنگری کنید و این بازنگری و علل آن را مکتوب کنید. ( از اهداف امسال خود یکی هم میتواند تبدیل فرهنگ گفتگو و نتیجهگیری شفاهی به کار و تفکر بر روی کاغذ باشد).
- پس عقبنشینی نکنید و از پیروزیها و شکستها یاد بگیرید. مهمترین و بهترین شیوه یادگیری، یادگیری از عمل است. حتی اگر مثلا تصمیم گرفتهاید که سال آینده هر روز نیم ساعت ورزش کنید و در تأمل فصلی خود در مییابید که دو ماه است اصلا ورزش نکردهاید، ناامید نشوید. شاید بهتر باشد زمان ورزش خود را کمتر کنید مثلا به یک ربع و تا وقتی که برای زمان بیشتر، هم آمادگی جسمانی در خود ایجاد کنید و هم برای خود فرصتسازی کنید. یا مثلا اگر میزان فروش شرکت سی درصد کمتر از پیشبینی است به جای گله و شکایت و سرزنش این و آن به دنبال شناخت ریشه مشکل باشید. شاید مشکل فقط ظرفیت بازار باشد و شما باید اهداف خود را اصلاح کنید. اما اگر مشکل در سیستم فروش یا حتی تولید یا شیوه خدمات شما است، باز هم اهداف فروش خود را موقتا کاهش دهید و نخست این مشکلات را شناسایی و برطرف کنید و سپس با رشد کل سازمان، اهداف فروش را افزایش دهید.
اکنون شما در آستانه نوروز دیگری هستید و باید فرایند تأمل خود را هر چه زودتر آغاز کنید. از یاد نبرید که پیشرفت سازمان شما به پیشرفت فردی تک تک کارکنان سازمان، گره خورده است. پس توانمندسازی خود و کارکنان خود را در دستور کار در اولویت قرار دهید باز هم تأکید میکنم. دست از گله و شکایت بردارید و وارد عرصه عمل شوید. سال نو، سال شما خواهد بود اگر شما و سازمان شما قواعد حاکم بر رشد و تکامل طبیعت را درک کند و با آن انطباق یابد. اصول تفکر ناب، توضیح منظم و سیتماتیک همین قوانیناند. آن ها را در عمق معنای نظری و عملی آنها درک کنید و در رشد و تعالی فردی و سازمانی خود به کار گیرید.
سال نو، سال ناب
مدیر عامل مؤسسه ناب اندیشان
کاظم موتابیان